هاااااااه .. !!

جدیدا چه تند تند آپ میکنمااا :دی .. !!!!


حالا بریسم سر اصل مطلب .. من هی هر چی نمیخوام چیزایی که آپ میکنم در مورد غزاله نباشه نمیشه .. کم کم وبلاگم داره مثله این عشاق میشه که واسه معشوقه هاشون  مینویسن :-&  .. ( 1% هم فکر نکن من عشقا باشم >:) )

خو حالا .. !!

غزاله یه مدت از همه این سوالو میپرسید : گور خر .. سقسد با خط های سیاه .. یا سیاهه با خط  های سفید .. منم گفتم : حالا بعدا دلیلشو بهت میگم   ( =)) ) ... !!!

الان هم اومدم بگم :)))))


از گورخر پرسیدم:
تو سیاهی، با خطهای سفید ؟
یا سفیدی با خطهای سیاه ؟

گورخر پرسید ؟
تو آدم خوبی هستی با عادات بد ؟
یا آدم بدی هستی با عادات خوب ؟
تو شلوغی تو وقت های  آروم ؟
یا آرومی تو وقتهای شلوغ ؟
تو شادی تو روزهای دلگیر؟
یا دلگیری تو روزهای شاد ؟
تو با انجام کارهای نادرست، خوبی؟
یا با کار های درست بدی ؟
و هی پرسید و پرسید و پرسید تا رفت…

.

و من دیگه هیچ وقت از گورخرها
در مورد خطهاشون سوال نمی کنم !


حالا فهمیدی؟!!!


خو حالا بریم سر اون یکی موضوع .. !!!

باید به عرض همتون برسونم .. احتمال داره .. من چپ دست شم :دی ... !!

چرا؟! چون .. دست راستم بو وایتکس میده .. و تا نزدیک دهنم میاد .. من حالت تهوع میگیرم .. در نتیجه ترجیح میدک از دست چپ استفاده کنم .. حالا این در مورد خوراکی بود .. موقع درس و مخش نوشتن ( که چقدر هم می نویسم :-" ) به دلیل اینکه کلک بنا به عادت 8 ساله نزدیک دست راست و دفتر مذکور قرار میگیره .. باز این بوی چیز به مشامم میخوره .. ولی برای این موضوع فعلا سعی میکنیم تحمل کنیم .. چون اگه با دست چپ بنویسم خودمم دیه نمیتونم بفهمم چی نوستم .. !!

خوب حالا میدونستم ان سوال هم براتون پیش اومده که چرااااا  دست راست من بو وایتکس میدهه !!!!

حالا ما براتون میگیم چرا ( =)) ) !!


هوم .. زنگ سوم .. یعنی هنوط زنگ  کلاس نخورده بود .. که ناظم محترمه وارد کلاس شدند و  خاطرات دیواری کلاس ما را که با ماژیک آبی بر روی دیوار صورتی(!) حک شده بود را دیدند :))))) ... و به وحشت افتادند .. !!!

و تهدید نمودند که اگر تا آخر وقت اداریه مدرسه این مزخرفات را از دیوار و همچنین میز های خود پاک ننماییم .. به قتل خواهیم رسید >:) ... !!!

اوب با آب شروع کردن دوستان گرامی .. دیدن نچچچچچچچ !!

با دتول به جون دیوار افتادن .. دیدن .. اییی .. ولی بازم .. نچچچچچچچچچچ !!!

گزاله پرید از پایین اسکاچ اوردد .. بهتررر شد .. ولی بازم نچچچچچچچچ !!!


در این حین من به فکر افتادم برم وایتکس بیارم >:) 


خوب .. بعد از چند دقیقه با یه پارچه و یه لیوان وایتکس رفتم سر کلاسسس .. !!!

پارچه رو وایتکسی نمودم و کشدم به دیواررر .. بقیه ی بچه ها هم اومدن استفاده کردن و این پارچرو از من گرفتن .. !!!


حالا بماند .. که چندی از دوستان ... سر درد و حالت تهوع و حالت خفگی و سر درد و از این طور چیزا گرفتن .. !!!

دست منم با اینکه هزارررر بار با صابون .. 1بارررر با کرممم :)))) ..  و روش های دیگه شستم .. بازم بو وایتکس میده :(((((( .. !!!

ها دیه .. این بود قصه ی ما ... !!!!


حالا این همه داستان تعریف کردم که بگم شاید من دست چپ شدمم :))))