فردا یا امرروز؟!

هیع .. فکر کنید .. بعد از مدرسه .. هر روز در بیکاری تمام غوطه ور باشین .. یهو به خودتون بیاین بفهمین .. اهه فردا داری میریی ... هیچ کاری هم نکردی :| !!!!!!!


بهد .. دیه .. عادت نداری به فعال بودن .. حتی الانش هم نشستی داری تو وبت آپ  میکنی .. و کلی کار مونده داری :| .. 


اوه اوه .. برم من واقعا من اصلا عادت ندارم به اینکه همش مشغول باشم :(((((( .. هیع ... روزگاررررررررررر هــــــیـــــــع !!!

فعلااا   :-< !!!!

سیاست و حکومت

پسر کوچولو از باباش میپرسه : 

-پدر جون موضوع انشای من در مورد حکومت و سیاست هست ، ممکنه کمی از حکومت و سیاست بگی؟

باباش بعد از تفکری کوتاه میگه : 

-خب ببین ، فکر میکنم بهترین راه برای توضیح حکومت و سیاست اینه که با مثالی در مورد خانواده ی خودمون مسئله رو حالیت کنم.  من سرمایه دارم چون نون بیارٍ خانوادم ، مامانت دولت است چون همه چیز زیر نظر اوست ، کلفت ما طبقه ی کارگر است چون برای ما کار میکند ، خود تو همون خلق یا مردمی و  برادر کوچکت هم نسل آینده است. امیدوارم این مثال در فهم سیاست و حکومت به تو کمک کنه ، فکرات رو بکن و فردا نظرت رو بهم بگو !

پسرک با اندیشه ی حکومت و سیاست به خواب میره اما نصف شب از صدای گریه ی برادرش از خواب میپره. وقتی میره سراغش میبینه که جاشُ حسابی کثیف کرده . 

میره به اتاق خواب بابا و مامانش بهشون خبر بده ، میبینه که جای باباش خالیه ، مامانش رو صدا میزنه. مامانش چون بیدار نمیشه میره طرف اتاق خوابٍ کلفتشون ، اونجا میبینه که باباش مشفول کار با کلفت هست ، نا امید برمیگرده توی جاش و میخوابه.

فردا سر صبح سر صبحانه باباش ازش میپرسه :

-خب راجع به سیاست و حکومت فکر کردی حالا میدونی اینا چی هستن؟

پسرک میگه :

-آره دیشب .. نصف شب خوب فهمیدم حکومت و سیاست چی هستن !
باباش میگه : آفرین پسرم چی فهمیدی؟

پسرک میگه :

-فهمیدم در حالی که سرمایه دار داره ترتیب طبقه کارگر را می دهد ، دولت در خواب خوشه و محلی به مردم نمیزازه در حالی که نسل آینده دارن در ان و گه دست و پا میزنن !!!